کارآفرینی شرکتی و نوآوری: اقتصاد دانش محور
کارآفرینی شرکتی و نوآوری: اقتصاد دانش محور – Irantarjomeh
کارآفرینی شرکتی و نوآوری: اقتصاد دانش محور – بخش ۳ کتاب کارآفرینی و نوآوری در اقتصاد دانش محور: چالشها و استراتژیها
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 25000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
کارآفرینی شرکتی و نوآوری: اقتصاد دانش محور
شماره | ۷۹ |
کد مقاله | MNG79 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | کارآفرینی شرکتی و نوآوری: پیشرانه های کلیدی در اقتصاد دانش محور KBE |
نام انگلیسی | CORPORATE ENTREPRENEURSHIP AND INNOVATION: KEY THRUSTS IN THE KNOWLEDGEBASED ECONOMY – KBE |
تعداد صفحه به فارسی | ۲۲ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۱۸ |
کلمات کلیدی به فارسی | کارآفرینی ، نوآوری ، اقتصاد دانش محور |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Entrepreneurship , Innovation , Knowledge-based Economy |
مرجع به فارسی | سازمان بهرهوری آسیا – کتاب کارآفرینی و نوآوری در اقتصاد دانش محور |
مرجع به انگلیسی | Asian Productivity Organization |
کشور | ژاپن |
کارآفرینی شرکتی و نوآوری: اقتصاد دانش محور
کار آفرینی و نوآوری در اقتصاد دانش محور: چالشها و استراتژیها
کارآفرینی شرکتی و نوآوری: پیشرانههای کلیدی در اقتصاد دانش محور(KBE)
اهمیت کارآفرینی شرکتی و نوآوری
بهنگامی که واژه «اقتصاد دانش محور» (KBE) اختراع گردید، بسیاری از روشها و اصولهای مرتبط با انجام مسائل تجاری دستخوش تغییر گردید. پیشرفت انفجار مانند تکنولوژی باعث بوجود آمدن شرایط مختلفی گردید که بر اساس آن برخی از افراد دچار دلهره و هراس گردیده و برخی دیگر اینگونه احساس میکردند که موقعیت پیش آمده در عصر اطلاعات و شیدایی اینترنتی بعنوان یک موقعیت کوتاه مدت و زودگذر مد نظر میباشد. اکنون که مدت زمانی از این موارد گذشته است، این مسئله آشکار میباشد که اقتصاد دانش محور در حقیقت به عنوان یک پدیده ماندگار مد نظر میباشد اما مفاهیم اولیه آن تغییر کرده است.
شاید بتوان اینگونه اذعان داشت که موارد مرتبط با حول و حوش این مقوله یا اقلام مربوطه به توابع چنین قضیهای دستخوش تغییر گردیده است اما هسته آن همچنان دست نخورده باقی مانده است. فعالیتها، مهارتها، سزاواریها و بدعتهایی که میبایست مورد جستجو قرار گیرند بعنوان بخشی از محیط متهور کارآفرینی بشمار میآیند. این موارد هم اکنون در عصر اطلاعات بعنوان عناصر لاینفک چنین پدیدهای مد نظر میباشند. با توجه به موارد فوق میتوان این سوال را مطرح نمود که این تغییرات در کجا قرار دارند؟
بر این اساس میتوان گفت که آنها را میتوان در موارد ذیل یافت:
الف- شدت تغییرات
ب – شدت رقابت
ج – پدیده جهانی شدن و
د- سیکلهای حیات کمتر محصولات و خدمات
کارآفرینی در یک محیط اقتصاد دانش محور نیازمند شرکتها و کارآفرینانی میباشد که بتوانند خود را با تغییرات منطبق نموده و علاوه بر این قادر باشند تا نسبت به چنگ زدن به فرصتهای پیش روی اقدام نمایند، فرصتهایی که بواسطه عناصر زیر مهیا میشوند:
الف – اطلاعات
ب – تکنولوژی جدید
ج – بازارهای جهانی
د – آشفتگی
آشتفگی یا وجود محیطی متلاطم برای شرکتهایی که خواستار وضعیتی پایدار یا ثابت میباشند بعنوان یک مشکل به شمار میآید، اما این رویه میتواند احتمال تغییر قاعدههای سنتی به وسیله کارآفرینان پیشرو و تازه وارد بدین عرصه را فراهم سازد.
کارآفرینی در عرصه اقتصاد دانش محور نیاز به دسترسی به بازارها، تکنولوژی، منابع انسانی، منابع مالی و اطلاعات دارد. این امور را میتوان از طریق بکارگیری کامپیوتر و تکنولوژی اطلاعات، پدیده جهانی شدگی و شبکههای بین المللی تسهیل نمود. در این سمپوزیم، ما نسبت به بررسی ویژگیهای نوآوری، کارآفرینی، سرمایه متهور اقتصادی، مدلهای تجاری و موارد مشابه اقدام نموده و سعی داریم تا انگیزه کافی را برای کارگران دانش محور در شرکتها فراهم آوریم.
یکی از عناصر کلیدی کارآفرینی تلقین و پیاده سازی کارآفرینی و پدیدههای نوآوری در چارچوب سازمانها میباشد. در اینجا ما همچنین به منابع انسانی که قادر میباشند نسبت به چنگ اندازی به پتانسیلهای پیشرو اقدام نمایند توجه خواهیم داشت.
کارآفرینی و نوآوری بعنوان دو عنصر لاینفک بشمار میآیند که بمنظور تحصیل رقابت پذیری متوالی مورد نیاز خواهند بود. تغییرات مهمی که این سمپوزیم بدانها برای ترغیب کارآفرینی در این محیط نظر دارد و سعی در پیاده سازی آنها در شرکتهای تجاری بزرگ دارد معمولاً بواسطه این موضوع میباشد که شرکتهای بزرگ غالباً نیازمند کارآفرینان میباشند. اغلب مواقع، به هنگامی که شخصی به کارآفرینی شرکتی اشاره مینماید، شاید تنها تیمهای سرمایه گذار و پروژههای مربوطه در نظر آید. با این وجود، ما نیازمند وجود کارآفرینی شرکتی روشنتر و ملموستری میباشیم. ما میبایست چنین تغییراتی را در سطح شرکتها بوجود آوریم، بگونهای که آنها بتوانند بعنوان سیستمهای کلی جهت ارتقای نوآوری بشمار آمده و در این خصوص بخوبی عمل نمایند. با استفاده از تئوری سیر تکاملی همل(۲۰۰۱) که اینگونه اذعان میدارد که تنها یک مورد از هزار مورد ایدههای مطرح شده نهایتاً به تولید میرسد، میتوان نیاز برای ترغیب و شامل نمودن افراد بیشتر در زمینه کارآفرینی را بخوبی لمس نمود.
کارآفرینی شرکتی و نوآوری: اقتصاد دانش محور
کارآفرینی شرکتی
پینکاد(۱۹۸۵) عبارت «کارآفرینی درون سازمانی» را ابداع نمود تا بدین وسیله به کارآفرینانی اشاره داشته باشد که در محدوده شرکتی فعالیت دارند، جائیکه افراد مختلف نسبت به طراحی ایدههای جدید از موارد توسعه تا موارد مرتبط با واقعیتهای سودآفرین کامل اقدام میورزند. این عبارت همانند موارد دیگر نظیر «کارآفرینی شرکتی داخلی»، «سرمایههای متهور شرکتی»، و بصورت ساده « کارآفرینی شرکتی» برای اشاره داشتن به چنین فعالیتهایی اختراع شدهاند.
بر این اساس چندین گونه از کارآفرینی شرکتی وجود دارد. هانس اسکول همر(۱۹۸۲) در دایرهالمعارف کارآفرینی نسبت به لیست نمودن موارد ذیل اقدام نموده است:
شناخت فرصت در شرکتها
بهنگامی که کارآفرینی شرکتی همانگونه که انتظار میرود بر روی مجموعه شرکتی و مجموعه اعضای آن تاکید مینماید، میتوان انتظار داشت که میزان نوآوریهای آنها و توانایی جهت درک فرصتها متفاوت و متغییر باشد.
به هر اندازه که سطح کارکنان در کارآفرینی شرکتی دخیل باشند، نیاز جهت درک فرآیند شناسایی فرصت وجود خواهد داشت. شناسایی فرصت (OR)- فرآیند یافتن یک انطباق بین نیاز یک بازار محقق نشده و یک راه حل که موجب برآورده شدن نیازها میگردد (بهاو، ۱۹۹۴)- بعنوان یک هسته مرتبط با کارآفرینی میباشد. این موضوع بعنوان موضوع مطالعات بیشمار در شرکتهای کارآفرینی بوده است. شناسایی فرصت در سه ناحیه ذیل وجود دارد:
نوآوریهای افزایشی
نوآوریهای ایستگاهی – موارد عرضه محصول جدید که بصورت نامتقاطع نمیباشد (KOEN2002).
نوآوریهای رادیکال- عرضه پتانسیل به میزان ۵ تا ۱۰ برابر (یا بیشتر) ارتقا در عملکرد یا ۳۰ تا ۵۰% درصد کاهش در هزینهها، مثل اولین کامپیوتر شخصی.
کارآفرینی شرکتی و نوآوری: اقتصاد دانش محور
مدل تجاری نوآوری بعنوان نوآوری رادیکال
نوآوری رادیکال میتواند بصورت برنامههای طراحی مجدد مشاغل عرضه گردد، چیزی که بنام «نوآوری مدل تجاری» مطرح میباشد. عبارت « مدل تجاری» در تناسب با شروع بکار سیستمهای دات کام (dot. Coms) یا درحقیقت همان سیستمهای مبتنی بر اینترنت میباشد. این سیستم در بردارنده آن است که شرکتهای اقتصاد جدید میبایست از حالت ساختار شرکتهای اقتصادی قدیمی به سمت شرکتهایی با حالت ساختاری اقتصاد جدید حرکت نمایند. بر این اساس ممکن است که توانایی برنامههای تکنولوژیکی ما محدود باشد اما در عین حال نیاز برای نوآوریهای تجاری در مدلهای مختلف شغلی بعنوان یک نیاز مبرم مطرح است. در حقیقت، ما هم اکنون بیش از هر زمان دیگر، میبایست به دنبال این طرز تفکر در KBE باشیم. در KBE، دانش بعنوان یک سرمایه مطرح میباشد. و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات بعنوان یک ابزار لاینفک جهانی و بعنوان مواردی مطرح میباشند که دارای جاذبههای گوناگونی هستند. با توجه بدین شرایط محیطی جدید، این بدان معناست که شرکتهای موجود میبایست نه تنها در خصوص تکنولوژی و فرآیندهای شبکه مجدداً به تفکر بپردازند بلکه میبایست کل موارد تجاری را در نظر گرفته و در خصوص آنها به برنامه ریزی مجدد بپردازند. این مدل تجاری بطور کلی به عنوان یک مدل شغلی مناسب مد نظر خواهد بود.
این مورد از نوآوریهایی که هم اکنون مدلهای تجاری از آنها بهره میجویند متفاوت میباشد. بر این اساس این مدل را بعنوان یکی از مجموع مشاغل ایدهآل در نظر میگیرند که همانند مشاغل تجاری جدید میبایست نسبت به برنامه ریزی وگسترش آن اقدام نمود. این مقوله یک سیستم جدید میباشد و بر این اساس لازم است تا آن را از سیستمهای سنتی یا سیستمهای موجود منفک نمود. این رویه از نظر دیدگاهی بعنوان یک فرضیه افزایشی، که برخی از نوآوریها آنرا در تجارت مطرح مینماید، به شمار نمیآید. بر این اساس با توجه به اینکه دارای مراحل ترتیبی افزایشی نمیباشد که بسیاری بر این اساس تمایل به بهره گیری از آن در جهت کاستن از هزینهها و اعمال کنترل را دارند، این رویه بعنوان یک نوآوری رادیکال مد نظر میباشد. چنین نوآوریهای رادیکال یا اساسی مورد نیاز میباشد چرا که بسیاری از بینشهای مرتبط با تجارت خانواده روالهای موفقیت آمیز را دنبال نموده و بر این اساس خواستار توسعه و گسترش مشاغل خاص خود میباشند. شرکتهایی که دارای مدلهای تجاری انقلابی میباشند بعنوان تنها شرکتهایی مطرح هستند که میتوانند در شرایط کنونی بازار کار به حیات خود ادامه داده و بهتر از گذشته به فعالیت بپردازند. آنها به غیر از دیگران، امر تحصیل انرژی انسانی و سرمایه در جهت ارتقای مدل تجاری را بعنوان یک روال تداول یافته در نظر دارند.
نتیجهگیری
این دو نمونه کلیدی بدین دلیل بصورت آشکار عرضه گردیدهاند که آنها بوجود محرکهها یا انگیزههای خارجی نیازی ندارند. انگیزه جهت انجام کارآفرینی شرکتی و مجموع نوآوریهای تجاری در حقیقت در خود شرکتها وجود دارد. بر این اساس لازم است تا رهبران یا مدیران شرکتها نسبت به تصمیم گیری در زمینه انجام موارد مرتبط با آن اقدام نمایند. با این وجود، ممکن است اغلب مسائل روزمره بوجود آمده و لازم باشد تا نسبت به بررسی استراتژیهای درازمدت اقدام شود. سیاست گذاران دولتی تنها قادر به ترغیب آموزش، و تجهیز مدیران تجاری بوده و میتوانند زیر ساختهای لازم را برای آنها مهیا سازند.
کارآفرینی شرکتی و نوآوری: اقتصاد دانش محور