درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه
درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه حسابداری
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۲۶ |
کد مقاله | ACC26 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه |
نام انگلیسی | Accounting Earning, Book Value and Cash Flow in Equity Valuation: An Empirical Study on CNX NIFTY Companies |
تعداد صفحه به فارسی | ۳۰ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۱۵ |
کلمات کلیدی به فارسی | درآمد غیر عادی، ارزش دفتری، گردش نقدی عملیاتی، ارزش سرمایه |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Abnormal Earning, Book Value, Operating Cash Flow, Equity Value |
مرجع به فارسی | کالج تجاری IFIM – بنگلور، هندوستان |
مرجع به انگلیسی | IFIM Business School, Bangalore, India |
کشور | هندوستان |
درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه
یک مطالعه تجربی در خصوص شرکتهای CNX NIFTY
چکیده
با برگشت به سال ۱۹۳۴، Graham و Dodd اهمیت قدرت کسب درآمد در تئوری سرمایهگذاری را مشاهده نمودند. بر حسب نظر آنها، تاریخچه درآمد عینی، همراه با انتظارات منطقی، را باید در آینده بصورت تقریب مد نظر قرار داد. مطالعه تجربی Ball و Brown (1968) این مضمون را در بر دارد که – از بین کلیه منابع اطلاعاتی با توجه به روال کاری یک شرکت در سال، میزان درآمدی که در صورتحساب درآمد سالیانه گزارش میشود، در حقیقت مشتمل بر نیمی از مقادیر و یا حتی بیشتر خواهد بود.
در ورای پرده ارتباط ارقام حسابداری با قیمت گذاری سرمایه، Ohlson (1995) و Feltham و Ohlson (1995) یک مدل ارزشگذاری عینی را بر مبنای درآمد غیرعادی فراهم آوردند. بر حسب این مدلها، اصول ارزش گذاری متکی بر درآمد غیرعادی (NI) میباشد – یک فرآیند اتورگرسیو یا خودبرگشتی مرتبه اول (AR (1)) – که در ارتباط با درآمد غیرعادی دوره قبل میشود. همراه با درآمد غیرعادی، متغیرهای دیگری همچون ارزش دفتری سرمایه، گردش وجوه عملیاتی، اطلاعات تعهدی و دادههای دیگر (که همگی بصورت اتورگرسیو میباشند – فرآیند AR(1)) را میتوان بصورت منفک یا مشترک برای پیشبینی ارزش سرمایه یا حق مالکیت در دارایی مورد استفاده قرار داد.
در مقاله جاری ما تلاش خواهیم نمود تا قابلیت پیشبینی ارزش سهم سرمایه شرکتهای CNXNIFTY در بازار بورس ملی هند را حاصل نمائیم که برای این کار از تحقیقات تجربی که بمدت ۱۰ سال (۱۹۹۹ الی ۲۰۰۸) از طریق جمعآوری دادههای سطح مقطع در زمینه درآمد غیرعادی، ارزش دفتری و گردش وجوه عملیاتی همراه با پیشبینی و ارزش گذاری مدلهای معادله Ohlson (1995) و Feltham و Ohlson (1995) صورت گرفته است، بهره گرفتیم. یافتههای ما موکد آن است که درآمد غیرعادی، ارزش دفتری و مولفه گردش وجوه عملیاتی درآمد بترتیب یک فرآیند اتورگرسیو را دنبال مینمایند. اطلاعات مرتبط با درآمد غیر عادی و ارزش دفتری به ما کمک خواهد نمود تا نسبت به پیش بینی ارزش سرمایه اقدام نماییم. این یافتهها سازگار با مدل Ohlson میباشند.
کلمات کلیدی: درآمد غیر عادی، ارزش دفتری، گردش نقدی عملیاتی، ارزش سرمایه
درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه
مقدمه
در تحقیقات کلاسیک، Graham و Dodd (1934) مشاهده نمودند که که مفهوم درآمد دارای یک تاریخچه غنی در مبحث تجزیه و تحلیل صورت حسابهای مالی میباشد. چنین مضمونی ترکیبی از سوابق درآمد عینی، که در خلال سالیان نشان داده شده است، بعلاوه یک انتظار منطقی را به همراه دارد که در بردارنده امکان حاصل آوردن تقریبهای نزدیک در آینده میباشد، البته به شرط آنکه شرایط فوقالعادهای رخ ندهد.
بعنوان یک منبع اطلاعاتی برای تصمیمگیریهای مالی، ارقام صورت حسابهای مالی و تفاسیر مربوط بدانها مهمترین نقش را در تجزیه و تحلیلهای اساسی بازی میکنند.
نقش ارقام حسابداری در مضمون ارزش گذاری امور فوقالذکر بطور تجربی در مطالعه انجام شده بوسیله Ball و Brown (1968) نشان داده شده است. در این مطالعه مفید بودن ارقام حسابداری از طریق محتوای اطلاعاتی و مسئله دقت و تناسب آن مورد بررسی قرار گرفته است. بر حسب این مطالعه، از بین کلیه منابع اطلاعاتی، با توجه به امور کاری یک شرکت در طی یک سال، میزان یا ارقام درآمدی گزارش شده در صورت حساب مالی سالیانه خود در بردارنده نیمی از امور انجام شده یا حتی بیشتر میباشد. بر این اساس، محتوای صورت حساب مالی سالیانه از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. اما چنین مضمونی بعنوان ابزار زمانی برآورد عملکرد از ویژگی اجرایی ضعیفی برخوردار بوده است، چرا که ۸۰ یا ۹۰% از این موارد، دقیقا قبل از آنکه درآمد سالیانه بعنوان یک منبع اطلاعاتی مدنظر قرار گیرد، حاصل میشوند. چنین گزارشی احتمالا شامل عددی خواهد بود که در گزارشات موقتی، ناظرین این مطالعه، بدان اشاره شده است. البته این موضوع غیر قابل انتظار نیست. برحسب فرضیه بازار کارآمد (EMH)، بازار به سادگی نسبت به تصاحب کلیه اطلاعات موجود شامل اطلاعات «درآمد پروفورما» یا دادههای ممیزی نشده درآمد، در گزارشات موقتی که بصورت اختیاری یا الزامی (بطور مثال در هندوستان تحت توافقنامه حال شده کلیه شرکتهای لیست شده هم اکنون ملزم به انتشار فصلی اطلاعات درآمد خود میباشند) بوسیله شرکتها انتشار مییابند، اقدام میکند.
یافتههای این مطالعه منجر شده است تا تعدادی از بررسیهای مرتبط نسبت به برجسته ساختن ارزش مرتبط با نه تنها مواردی چون «درآمد خالص “خط تحتانی”»، یعنی اطلاعات سود گزارش شده در صورت حساب مالی، اقدام نمایند بلکه آنها اقلامی همچون ارزش دفتری داراییها، مقادیر تعهدی، گردش وجوه عملیاتی و موارد دیگر را نیز مدنظر قرار دهند.
درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه
بررسی مبحث مرتبط با مدلهای درآمد، ارزش دفتری و ارزشگذاری سرمایه
Penman (2001) تجزیه و تحلیل اساسی مرتبط با ارزشگذاری پایهای در صورت حسابهای مالی را مدنظر قرار داد. یکی از مواردی که بوجود آورنده یک لنگر یا پایه قابل توجه در این زمینه میشود ارزش دفتری میباشد. بر این مبنا، سرمایهگذار مضامین ارزشگذاری خود را بعنوان یک نقطه شروع بر مبنای ارزش دفتری (BV) که در ترازنامه یا بیلان شناسایی شده است بنیان گذاشته و سپس نسبت به ارزیابی ارزش شناخته نشده اقدام مینماید که میتوان آن را تحت عنوان اضافه ارزش یا تفاوت ارزش واقعی در برابر ارزش دفتری بیان داشت. بر این مبنا سعی میشود تا ارزش شناخته نشده برای یک دوره را از طریق پیشبینی درآمدهای اضافی (RE) به دست آورد. این مضمون را همچنین به نام درآمد غیر عادی یا سود اضافه میخوانند که خود بعنوان برآوردی بشمار میآید که باعث حاصل آوردن ارزش افزوده به ارزش دفتری میشود. بطور خاصتر درآمد اضافی در زمان t به شرح ذیل محاسبه میشود:
جاییکه سرمایهگذاری در زمان خاتمه (t-1) یا زمان شروع t میباشد.
این مدل مشخص کننده آن است که ـ یک درآمد اضافی وجود دارد (یعنی، درآمد در برابر نرخ بازده مطلوب) یا درآمد غیر معمول که بوجود آورنده اضافه ارزش یا تفاوت ارزش واقعی در برابر ارزش اسمی میباشد. در صورتی که درآمد اضافی صفر باشد هیچگونه اضافه ارزشی حاصل نخواهد شد.
Ohlson (1995) در زمینه تدبیر یک تئوری به هم پیوسته ارزش شرکتی که وابسته به نسبت «شمول تمامی درآمدها» جهت مشخص نمودن نقش منحصر بفرد برای هر یک از سه متغیر درآمد، ارزش دفتری و سود سهام میباشد، صحبت نمود. بر حسب نظر وی، تغییر در ارزش دفتری (BV) مساوی درآمد منهای سود سهام (خالص آورده یا سهم سرمایه) میباشد. چنین نسبتی به نام نسبت شمول تمامی درآمدها خوانده شده که در بر دارنده این نکته است که کلیه تغییرات در داراییها/ دیون غیر مرتبط با سود سهام را باید در صورت حساب مالی گنجاند.
درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه
هدف مطالعه جاری
هدف از مطالعه جاری تلاس جهت یافتن قابلیت پیشبینی اصول پایه حسابداری بصورت تجربی میباشد که عمدتا عبارتند از: ارزش دفتری، درآمد و گردش وجوه در امر ارزش گذاری سرمایه که غالبا در پس مدلهای توسعه یافته بوسیله Ohlson (1995) و Feltham-Ohlson (1995) با توجه به شرکتهای CNXNIFTY بورس ملی هند قرار گرفتهاند. در مجموع جامعه CNXNIFTY متشکل از ۵۰ نمونه از بالاترین سهامهای مشخص شده برحسب ارزش نقد سرمایه در بازار میباشد. بر مبنای لیست شرکتهای CNXNIFTY، میتوان این مضمون را درک نمود که چنین لیستی در حقیقت یک لیست استاتیک بشمار نمیآید. بر مبنای ارزش نقد سرمایه در بازار این لیست بصورت مقطعی به روز رسانی میشود. شرکتهای جدیدی که وارد این لیست میشوند جایگزین شرکتهای قدیمی میگردند. مطالعه ما بر مبنای لیست شرکتهایی میباشد که در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸ وجود داشته و به فعالیت خود ادامه دادهاند.
طرح تحقیقاتی
ما نسبت به فرموله نمودن دو مدل اطلاعات خطی به شرح ذیل اقدام نمودیم که عمدتا بعنوان LIM 1 و LIM 2 بر مبنای مدلهای بوسیله Ohlson (1995) و Feltham-Ohlson (1995) میباشند.
منبع اطلاعات
ما دادههای مرتبط با درآمد خالص که در خصوص سهامدارن سرمایهای، ارزش دفتری سرمایه، گردش وجوه عملیاتی و ارزش بازاری بر مبنای قیمت سهم دارای حق مالی در انتهای- سال شرکتهای CNXNIFTY که در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸ در لیست NIFTY بانک اطلاعات Prowess (2008- 1999) وجود داشتهاند را بدست آوردیم. لازم بذکر است که دادههای تعدادی از شرکتها برای سالهای اولیه موجود نبوده است، چرا که این شرکتها، بر مبنای ارزش نقد سرمایه در بازار خود، در سالهای اخیر وارد لیست NIFTY گردیدهاند.
تجزیه و تحلیل دادهها و نتایج
الف) آمارهای تشریحی: آمارهای تشریحی بر مبنای مشاهدات ۳۶۲ شرکت در سال (پس از کنترل بخشهای مجزای مربوط به سالیان ۲۰۰۰ – ۱۹۹۹ در پی بروز تقلبهای در بازار سهام) در جدول ۱ ارائه شده است.
ب) تجزیه و تحلیل رگرسیون
ضریبهای رگرسیون معادلههای LIM 1 منشعب شده از ادغام دادههای سطح مقطع از سال ۲۰۰۸- ۱۹۹۹) در جداول ذیل ذکر شدهاند. این ارزیابی با استفاده از دادههای غیر مقیاسی در پی Barth و Kallapur (1999) مشخص شده است.
درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه
یافتهها و نتیجهگیری
مطالعه جاری به منظور آزمایش اعتبار تجربی مدلهای Ohlson (1995) و Feltham و Ohlson (1995) انجام شد تا بدین وسیله نشان داده شود که چگونه متغیرهای حسابداری، یعنی درآمد غیر عادی، ارزش دفتری و گردش وجود عملیاتی در ارتباط با یک دوره مشخص شده و نقش خاص آنها در ارزش گذاری سرمایه در مضمون مرتبط با شرکتهای CNXNIFTY هندوستان برای یک دوره ۱۰ ساله (۲۰۰۸ – ۱۹۹۹) میباشند. این یافتهها در بر دارنده آن میباشند که درآمد غیر عادی در ارتباط با درآمد غیر عادی تاخیری و ارزش دفتری سرمایه در طی یک سال میباشد. این ارتباط از نظر آماری معنیدار است. درآمد غیر عادی متعاقب با فرآیند اتورگرسیو، با توجه به دوره بلادرنگ قبلی درآمد غیر عادی و ارزش دفتری سرمایه، میباشد. بنابراین، این مورد پس از فرآیند AR(1) خواهد آمد که به معنای آن خواهد بود که دوره حسابداری بعدی درآمد غیر عادی را میتوان بر مبنای اطلاعات جاری درآمد غیر عادی و ارزش دفتری سرمایه پیشبینی کرد. از نظر آماری، ۸۶% گوناگونی درآمد غیر عادی را میتوان بوسیله درآمد غیر عادی دوره قبل و ارزش دفتری سرمایه تشریح نمود. بطور مشابه، گردش وجود عملیاتی همچنین به دنبال فرآیند AR(1) خواهد آمد و در ارتباط با گردش وجود عملیاتی و ارزش دفتری دوره قبلی میباشد. اما اضافه نمودن گردش وجود عملیاتی تاخیری یک ساله بعنوان یک پارامتر باعث ارتقای قدرت پیشبینی درآمد غیر عادی دوره جاری نخواهد شد. ارزش دفتری سرمایه وابسته به ارزش پیشبینی شده درآمد غیر عادی و ارزش دفتری حاصل شده از فرآیند AR(1) خواهد بود. این ارتباط از نظر آماری معنیدار میباشد. اما به هنگامی که متغیر گردش وجوه عملیاتی به درآمد غیر عادی و ارزش دفتری اضافه شد، هیچگونه پیشرفتی در نتایج حاصل نخواهد آمد. بنابراین، درآمد غیر عادی و ارزش دفتری در پیشبینی ارزش دفتری و گردش وجوه عملیاتی باعث افزودن به ارزش مربوط به یافتههای مطالعه ما نخواهد شد. نتیجه آخر (عدم تناسب ارزش گردش وجوه) در مغایرت با یافتههای Barth، Beaver، Hand و Landsman (1999) میباشد. یافتههای تجربی ما سازگار با مدلهای Ohlson (1995) و Feltham و Ohlson (1995) میباشند. علاوه بر این، ما دریافتیم که در مقایسه با بازارهای توسعه یافته، بازار سهام CNXNITY اضافه ارزش بازاری بیشتری را در برابر ارزش دفتری در طی دوره مطالعه در نظر داشته است که بواسطه حالت محافظهکاری حسابداری مخصوصا با توجه به طبیعت شرکتهای شامل شده در آن و رفتار ذهنی بازار در طی دوره بعد از مطالعه میباشد.
درآمد حسابداری، ارزش دفتری و گردش وجوه در برآورد سرمایه