مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس صنعت پوشاک آمریکا

بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس صنعت پوشاک آمریکا

بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس صنعت پوشاک آمریکا – ایران ترجمه – Irantarjomeh

 

مقالات ترجمه شده آماده گروه حسابداری

مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

قیمت

قیمت این مقاله: 25000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)

توضیح

بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.

مقالات ترجمه شده حسابداری - ایران ترجمه - irantarjomeh
شماره
۱۵
کد مقاله
ACC15
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس و کشش جانشینی عوامل در صنعت پوشاک آمریکا
نام انگلیسی
Productivity, returns to scale and the elasticity of factor
substitution in the USA apparel industry
تعداد صفحه به فارسی
۱۷
تعداد صفحه به انگلیسی
۷
کلمات کلیدی به فارسی
بهره‌وری عوامل، بازده نسبت به مقیاس، تغییر تکنولوژیکی
کلمات کلیدی به انگلیسی
Factor productivity; Returns to scale; Technological change
مرجع به فارسی
ژورنال اقتصاد تولید، دپارتمان امور مالی،  کالج بازرگانی، دانشگاه آکرون، ایالات متحده، الزویر
مرجع به انگلیسی
Department of Finance, College of Business,  University of Akron, Akron; Elsevier
کشور
ایالات متحده
 
بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس و کشش پذیری جانشینی عاملی در صنعت پوشاک آمریکا
چکیده
به علت بروز نقصهای تجاری و بیکاری روبه افزایش در صنعت پوشاک آمریکا، ما بهره‌وری و کارآیی این صنعت را با به کار بردن حساسیت یا کشش جانشینی عاملی  تولید در بین سالهای ۹۳-۱۹۷۶ ارزیابی کردیم. نتایج بدست آمده نشان دهنده تعدیلات صنعتی همراه با افزایش بهره‌وری کار و حفظ سودهای ثابت بر خلاف از دست دادن شغل می‌باشد. بنابر این عملکردهای مربوطه تاکنون توجیه کننده سیاستهای بیشتر طرفداران حمایت از صنایع داخلی نبوده است. گرچه بر حسب شواهد بهره‌وری سرمایه در حال کاهش، پیشرفت‌های تکنولوژیکی اساسی ضروری خواهد بود. با کشش جانشینی کمتر از یک یا بیشتر، افزایش در قیمت عامل می‌تواند به قیمت بالاتر پوشاک و ارجحیت به واردات ارزانتر منجر شود. بر این اساس، رقابت در این صنعت، با توجه به قوانین اخیر WTO برای آزاد کردن تجارت در صنعت پوشاک،  قابلیت تشدید شدن را خواهد داشت.
 

کلمات کلیدی: بهره‌وری عاملی، بازده نسبت به مقیاس، تغییر تکنولوژیکی

 

بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس صنعت پوشاک آمریکا

 
۱- مقدمه
عملکرد صنعت پوشاک آمریکا در دهه آخر، ناموفق بوده  است که علت اصلی آن فروش‌های چرخه‌ای و اشتغال در حال کاهش است. همچنین کسری تجارت پوشاک که از ۴۹۲۳ میلیون دلار در ۱۹۸۰ به ۳۲۸۷۵ میلیون دلار در ۱۹۹۵۰ افزایش یافته، یک نگرانی مهم است. این موارد و اطلاعات دیگر درباره صنعت پوشاک در ضمیمه (جدول ۲) نشان داده شده است. سه عامل مهم بر عملکرد این صنعت تاثیر دارد. اول اینکه رقابت وارداتی شدیدی از طرف کشورهای در حال توسعه مثل چین، تایوان و هنگ‌کنگ که دستمزد کمی دارند، وجود دارد. Green house اطلاعاتی قیاسی در مورد هزینه نیروی کار در تولید پوشاک کشورها را فراهم کرده است. (جدول ۳ در ضمیمه را مطالعه کنید). دوم اینکه تولید پوشاک کاربر بوده و ثابت شده که مکانیزه کردن کاری دشوار است ونهایتاً اینکه قوانین تجدید نظر شده اخیر برای آزاد کردن تجارت بین المللی، بعد از آنکه این صنعت از یک سابقه طولانی مدت در زمینه محافظت اقتصادی بهره برده بود، مقایسه‌ای شدید را ایجاد کرده است.
اثر تجارت بر اشتغال داخلی و رفاه اقتصادی، موضوع تحقیق قابل توجهی است از جمله مطالعات فرانک، کردگر،‌ لارنس، کلاین و متیل‌هاسر، نسبت رابطه از دست دادن شغل با بهره‌وری افزایش یافته از نیروی کار، کاهش در تقاضای داخلی و کسری تجارت هدف اصلی بعضی از این تحقیقات است. کلاین معتقد است که حتی با افزایش واردات و از دست دادن شغل سیاست طرفدار حمایت از منابع داخلی تا هنگامی که بهره‌وری نیروی کار افزایش می‌یابد و سودها ثابت باقی می‌ماند، غیر قابل ممانعت است. تخمین میزان هزینه‌های رفاه طرفداری حمایت از صنایع داخلی توسط هاریسون و فرانکویس ارائه شده است. سیاست‌های استراتژیک یرای پیشرفت رقابت صنعت پوشاک باید بر پایه دانش عمیق در مورد طبیعت ویژگی‌های محصول صنعت، به ویژه کارآیی موثر نیروی کار و سرمایه، میزان قابلیت تعویض عامل و برگشتن به مقیاس است.
مطالعات قبلی در مورد ارزیابی بهره‌وری صنعت محدودیت‌های شدیدی دارد، برای مثال کرونگر و کلاین فقط بهره‌وری متوسط نیروی کار را برآورد کردند درحالیکه متیل‌هاسر از دست دادن شغل بدون تمرکز بر جنبه بهره‌وری عامل صنعت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. چون جریان‌ها در ارزیابی بهره‌وری به منظور تجزیه و تحلیل بهتر مشکلاتی که اخیراً صنعت با آن مواجه شده، می‌تواند به سیاست‌های نامناسب منجر شود، تکنیکی را به کار می‌گیریم که بهره‌وری عاملی را ارزیابی می‌کند، به مقیاس‌ها بر می‌گردد و برای تغییر پذیری در حساسیت جایگزینی عامل مجاز است. با اطلاعات سالانه‌ به دست آمده از ۹۳-۱۹۷۹، ما یک تابع تولید نا همگن را ارزیابی می‌کنیم. مزیت این شیوه این است که بر خلاف تابع‌های ناهمگن برای مثال حساسیت‌ مداوم جانشینی (CES) و کاب‌داگلاس (CD)، هیچ محدودیتی در برگشت به مقیاس و حساسیت جانشینی وجود ندارد. این روش شناسی ارزیابی‌های سالانه بهره‌وری عامل وکارآیی را در طی یک دوره از دست دادن شغل و رقابت واردات فراهم می‌کند. کارآیی بهره‌وری عاملی نه تنها رابطه بین ورودی‌ها و خروجی‌ها را در بر می‌گیرد، بلکه فرضیه‌ای در مورد رفتار به حداقل رساندن هزینه‌ (یا به حداکثر رساندن سود) توسط مدیریت وجود دارد که می‌تواند بر استفاده از صنایع وتوزیع درآمد اثر گذارد.
این مطالعه در این سیاست نقش دارد به این صورت که از دست دادن شغل به کسری‌های تجارت در حال افزایش، مقیاس‌های پایدار یا سود و بهره‌وری نیروی کار که سیاست‌های طرفداری از صنایع داخلی را تضمین می‌کند، مربوط می‌شود. برآورد میزان قابلیت جانشینی عامل می‌تواند سیاست‌های تغییر تکنولوژیکی که بر عامل تغییرات قیمت، هزینه‌های تولید و سود‌دهی اثر دارد را تحت تاثیر قرار دهد. حساسیت کم جانشینی عامل و قیمت‌های در حال افزایش عامل حتی می‌تواند به سودهای کمتر، قیمت‌های بیشتر پوشاک داخلی و ارجحیت برای پوشاک‌های وارداتی منجر شود. اهمیت این مطالعه از صنعت پوشاک که به صنایع مربوطه دیگری هم فراتر می‌رود. برای مثال این صنعت مشتری اصلی نخ و پارچه از صنعت پارچه و نیز خریدار مهم مواد شیمیایی و خدمات حمل و نقل است. علاوه بر این بعدی جهانی در زمینه توافق‌های جدید تجاری و اثر اقتصاد جهانی بازتری وجود دارد. توافق‌نامه‌های Moulti-fiber که از سال ۱۹۷۴ از صنعت پوشاک محافظت می‌کرد در دسامبر ۱۹۹۴ باطل شد و اکنون صنعت پوشاک تحت نظر سازمان تجارت جهانی (WTO) و سازمانی است که در حین توافق عمومی vruguay Round (93-1986) در زمینه تعرفه‌ها وتجارت (GATT) ایجاد شد. قیمت‌هایی که MFA آنها را مجاز می‌داند بعد از دوره‌ای ده ساله (ژانویه ۱۹۹۵ تا ژانویه ۲۰۰۵) باطل می‌شوند و تعرفه‌ها به طرز چشمگیری کاهش می‌یابند که باعث می‌شود که پارچه و پوشاک وارداتی بیشتری وارد بازار آمریکا شود. حتی قبل از WTO نیز واردات پارچه از مکزیک تحت نظارت توافق نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) و پوشاک از جمهوری دمینکان و السالوادور تحت توافق نامه CBI که از ۱۹۸۶ آغاز شد وجود داشت.
بخش دوم این مقاله بر روش شناسی تمرکز دارد. بخش سوم نتایج و بخش چهارم نتیجه را ارائه می‌کند.
 

بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس صنعت پوشاک آمریکا

 

۲- روش شناسی و اطلاعات
ما یک مدل را بر اساس حساست متغیر تابع تولید جانشینی به کار می‌بریم تا بهره‌وری را تخمین زنیم و به مقیاس وحساسیت‌ جانشینی در دوره ۹۳-۱۹۷۶ برگردیم. ابتدا توضیح مختصری از پایه تئوری این مدل را ارائه می‌کنیم. جنبه مهم تئوری تولید، تجزیه و تحلیل حساسیت جانشینی () است که حساسیت نسبت عامل به تغییرات را در میزان نهایی جانشینی اندازه گیری می‌کند. مقدار  از طریق نوع برابری‌ها و برابریها نیز از طریق بهره‌وری نهایی ورودی‌ها تعیین می‌شود. هاندرسون و کواند پنج مورد ممکن در زمینه مقادیر  پیشنهاد کردند گرچه تجزیه وتحلیل‌های تجربی محصول بر سه مقدار  متمرکز شده است:
 (۱)۰= در حد، جانشینی بین جفت‌های ورودی ناممکن است و روند تولید به عنوان تابع تولید نسبت عامل ثابت مشخص شده است. برابری‌ها به شکل L هستند و با فرضیات متغیرهای جزئی درجه اول و درجه دوم سازگار نیستند. اقتصاددانها از کاربرد مفهوم مکمل با برابری‌های L شکل خود داری می‌کنند.
 (۲)۱<< 0: ورودی‌ها قابل جانشینی هستند ولی نه سادگی. برابریها شیب منفی دارند و بهره‌وری نهایی عاملی مثبت است که این نشان دهنده کارآیی در کاربرد عامل است.
(۳)۱= :ورودی‌ها کاملاً جانشینی هستند،‌ برابریها لزوماً یکسان نیستند ولی نمی‌توانند تقسیم شوند. میزان یا درجه قابلیت جانشینی سرمایه و نیروی کار،‌ هدف بسیاری از مطالعات تجربی است که مدل‌هایی با ویژگی‌های متفاوت را به کار می‌برند. دو نوع اساسی معمول CES , CD هستند، که نوع اول را Moroney و نوع دوم را Arrow به کار برد. مشکل این نوعهای اساسی این است که آنها محدود هستند، به این صورت که محدودیت‌هایی را به مقدار  تحمیل می‌کنند برای مثال نوع :CDرابه یک واحد محدود می‌کند در حالیکه برای تعیین :CES ثابت است. عیب اصلی این است که هر دو شیوه فرض می‌کنند بازگشت به مقیاس ثابت است. این نتایج در منحنی هزینه کلی متوسط بلند مدت (LRATC) یا مطلقاً صعودی (بازگشت نزولی نسبت به مقیاس)، افقی ( بازگشت نزولی نسبت به مقیاس) و یا مطلقاً نزولی است. ( بازگشت نزولی نسبت به مقیاس). روکار به شدت معتقد است که  می‌تواند بر اساس خروجی و یا ترکیب‌های عامل تغییر کند،‌ بنابر این هر مدل با فرضیه‌ای فاقد عمومیت درباره مقدار عددی  ممکن است انحرافی ویژه داشته باشد. روند کار تعیین حساسیت جانشینی متغیری (VES) را توسعه دادکه در آن  با نسبت ورودی تغییر می‌کند. برای اهداف تجربی کریستنس و بقیه تابع تولید غیر جبری را توسعه دادند که برای تعیین VES بسیار سازگار است و ویژگی آن نیز انعطاف پذیر می‌باشد.
ما یک تابع تولید ناهمگن را به کار می‌بریم الف:  شدت عامل و برگشتن به مقیاس را در سیستم Bell تخمین زنیم. مزیت‌های این مدل عبارتند از:
۱) برای حساسیت متغیر جانشینی پذیرفته شده است.
۲) هیچ محدودیتی به اطلاعات تحمیل نمی‌شود
۳) ویژگی آن انعطاف پذیر است
۴) مشخصات دیگر تولید را اندازه می‌گیرد. برای مثال حساسیت خروجی و برگشتن به مقیاس بانسبت عامل متفاوت.

بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس صنعت پوشاک آمریکا

 

۳- نتایج
نتایج برآورد شده معادله ۱۰ (با مقادیر t در پرانتز) عبارتند از:
بر اساس مقادیر t، همه ضرایب از نظر آماری در سطح ۵% و بالاتر قابل توجه هستند.
تنظیم شده ۹۷۲/۰ قدرت توصیفی این مدل را نشان می‌دهد، آمار DW 88/1 بیانگر این است که هیچ گواهی از خو همبستگی وجود ندارد و آمار F 160 اعتبار این نتایج را بیشتر حمایت می‌کند. ضریب (۰۴/۰) متغیر روند (T) نباید به عنوان مقیاس پیشرفت تکنولوژیکی تعبیر شود گرچه این موضوع در گذشته متداول بوده است. بهره‌وری برآورد نشده بر اساس نتایج به دست آمده از معادله (۱۰) در جدول ۱ نشان داده شده است.
بهره‌وری نهایی نیروی کار (MPL)، همانطور که در معادله (۸) بیان شد، با گذشت زمان افزایش می‌یابد. این میزان در سال ۱۹۷۹ منفی بود ولی به تدریج در بقیه دوره‌ افزایش یافت تا اینکه در ۱۹۹۲ به ۹/۱۵ رسید این یافته‌ها نشان می‌دهند که کارگران بیکار به افزایش بهره‌وری کمک می‌کنند. بهره‌وری نهایی سرمایه (MPC) همانطور که در معادله (۹) بیان شد در سال ۱۹۷۶ از ۱۹/۱۴ به ۳۷۱/۱ در ۱۹۹۰ کاهش یافت. سپس منفی شد تا اینکه در سال ۱۹۹۳ به ۳۲/۵- رسید. یک توضیح ممکن است قابلیت توانایی مدیریت برای مکانیزه کردن صنعت به علت طبیعت ابتکار نیروی خود با گذشت زمان است. این حساسیت مقیاس (RTS) که درصد تغییر در خروجی را هنگامی که سرمایه ونیروی کار تا یک درصد افزایش می‌یابد،‌ اندازه‌گیری می‌کند قابلیت تغییر چشمگیری را نشان می‌دهد که از مقدار اندک ۲۱۱/۰ در ۱۹۷۶ به مقدار بالای ۰۹۲/۱ در ۱۹۸۱ رسید سپس در سال ۱۹۹۳ به تدریج به ۳۸/۰ کاهش یافت. به غیر از سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ که تولید، برگشتن در حال کاهش به مقیاس رانشان می‌دهد، نشان دهنده افزایشی یک درصدی در سرمایه و نیروی کار است و افزایشی کمتر از یک درصد در خروجی. چون RTS مجموع حساسیت خروجی سرمایه (EC) و نیروی کار است (EL) آنگاه قابلیت تغییر در RTS می‌تواند با مقایسه EC, EL بیشتر تجزیه و تحلیل شود. در دوره ۷۹-۱۹۷۵، EC بزرگتر از EL بودگرچه این وضعیت بعد از ۱۹۷۹ برعکس شد. کاهش متوالی در برگشت‌های دائمی به مقیاس در حین ۸۱-۱۹۸۰ به علت کاهش سریع در ‌EL نسبتاً پایدار است.
حساسیت جانشینی() که سهولتی را منعکس می‌کند که در آن نیروی کار و سرمایه در پاسخ به تغییرات در رابطه با بهره‌وری عامل جانشین می‌شود،‌ مثبت است ولی کمتر از مقدار واحد می‌باشد. این مورد از ۰۵۹/۰ در ۱۹۷۶ به ۲۴۷/۰ در ۱۹۸۱ افزایش یافت سپس در ۱۹۹۳ به ۱۰۳/۰ کاهش یافت.
از نظر تئوری، این مقادیر) ۱< ) باویژگی برابری که شیب منفی دارد سازگار است. متغیر  نشان می‌دهد که تابع تولید نه ثابت است و نه حساسیت ثابت نوع جانشینی بلکه یک نوع حساسیت متغیر است. برآوردهای اندک و در حال کاهش  نشان می‌دهد که نیروی کار وسرمایه کمتر قابل جانشینی می‌شود. کاربرد این سیاست ضروری است. در گذشته قادر بود که خروجی و قالبیت سود دهی را با بهره‌وری درحال افزایش نیروی کار از طریق اشتغال کمتر و قطع هزینه حفظ کند. در آینده این سیاست ممکن است موضوعی موثر نباشد. شواهدکاهش سود که در سال ۱۹۹۲ آغاز شد در ضمیمه (جدول ۲) نشان داده شده است. نتایج افزایش بهره‌وری نیروی کار و کاهش بهره‌وری سرمایه به همراه  <1 شاخص‌های تغییر تکنولوژیکی ذخیره نیروی کار هستند در حالیکه رشد در میزان خروجی به طور عمده نسبت به افزایش نیروی کار است. این موضوع فقدان پیشرفت کافی سرمایه در صنعت را با گذشت زمان نشام می‌دهد. مفهوم این سیاست این است که صنعت پوشاک باید بر رشد سرمایه در آینده تایید کند تا قابلیت‌ سود دهی را حفظ کند یا افزایش دهد. افزایش دستمزد که برای کارگران در آینده ضمانت شده می‌تواند به هزینه تولید بیشتر و قیمت‌های پوشاک و نیز ارجحیت برای پوشاک و ارزان‌تر وارداتی و یا حتی سیاست‌های تجارت طرفدار حمایت از صنایع داخلی ترجمه شود.

 

بهره‌وری، بازده نسبت به مقیاس صنعت پوشاک آمریکا

 

نتیجه‌گیری
نتایج مطالعه ما نشان می‌دهد که در دوره ۹۳-۱۹۷۶ صنعت پوشاک در کاهش اشتغال تنظیماتی را انجام داد که به افزایش سود و بهره‌وری کمک کرد گرچه سودها به تدریج از ۹۵- ۱۹۹۲ کاهش یافتند. محیط اقتصادی یکی از بهره‌وریهای سرمایه در حال کاهش است یعنی حساسیت پایین جانشینی بین نیروی کار و سرمایه، نسبت نفوذ واردات ۴۰% -۳۱، کسری تجارت در حال افزایش، به کارگیری سیاست‌های آزاد سازی تجارت Uruguay Round. بنابر این برای بازسازی صنعت سیاستتگذاران باید شدیداً این موارد را در پیشرفت‌های تکنولوژیکی،  صنعتی و استراتژیهای تجارت مورد توجه قرار دهند و نیز چگونگی واکنش به دو موضوع مهم که در بهره‌وری و رقابت نقش دارند. اول اینکه گرچه شرکت‌های بزرگ پوشاک هزینه‌های تحقیق وتوسعه را برای پیشرفت کیفیت افزایش دادند و پیشرفت‌های مهندسی را در سیستم‌های CAD برای الگوی طراحی،‌ درجه‌بندی،‌ برش و دوخت به کار بردند، مکانیزه کردن مهمترین فعالیت دشوار بوده است.
اتوماسیون صنعت پوشاک نسبت به طبیعت متغیر پارچه، دشواری روند و تغییرات مکرر که  مورد نیاز مدهای در حال تغییر لباس است بی نهایت گران بوده است. دوم حدی است که در آن WTO و آمریکا تحریم‌های تجاری را به کشورهای صادر کننده پوشاک و پارچه تحمیل کردند. این کشورها در پذیرفتن «استانداردهای اصلی نیروی کار» از قبیل حراجی جمعی، حقوق انسانی و هدف «استثمار کودکان» موفق نشدند. صادرات پوشاک از کشورهای در حال توسعه شامل منبع مهمی از تبادل درآمد خارجی می‌شود. بنابر این این کشورها مخالف ارتباط استاندارد‌های نیروی کار با سیاست‌های تجارت بین المللی هستند.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.